بیماری نورولوژیک در سایت مرکز پزشکی درمانی نسخه به شرح می پردازیم
بیماری نورولوژیک
هایپوکنیتیک دیس کنیزیا
بیماری نورولوژیک پارکینسون
– بیماری پارکینسون مجموعه ای از علایم متمایز است که توسط ترمور، سختی و خشکی
،عضلانی ،کندی در حرکت و تغییرات پوسچرال مشخص شده است و گاهی از این بیماری با
عنوان پارالیز آنژیتان یاد می شود.
– خصوصیات بالینی شامل ترمور سختی و خشکی، کندی در حرکت و اختلالاتی در راه رفتن و
پوسچر می باشد.
– ترمور در حالت استراحت در دست به صورت پیل رولینگ شایع می باشد.
– بیمار وضعیتی خمیده دارد، در حالی که سر به سمت جلوتر از حالت نرمال تغییر وضعیت داده و
اندام فوقانی در ناحیه مچ و آرنج در حالت فلکسیون قرار دارد و هنگام راه رفتن پاهای خود را
می کشد.
– در این بیماری مراحل اولیه حالتهای چهره از بین می رود و اختلال صحبت کردن به صورت
صدای یک نواخت همراه با توقف زیاد روی کلمات و یا تکرار کلمات دیده می شود.
– در حالت پیشرفته بسیاری نوع کلاسیک راه رفتن که هنگام راه رفتن پای خود را روی زمین
می کشد دیده می شود.
بیماری نورولوژیک فلج مغزی
اختلال مزمن و غیر پیش رونده که سیستم مرتور را تحت تاثیر قرار می دهند. در دومین سال
زندگی قابل مشاهده می باشد. نشانه های اولیه آن شامل تغییر در تون عضله،عدم تقارن در
حرکت است که بیشتر یک اندام در یک سمت را درگیر می کند و تاخیر و کندی در نشستن و راه
رفتن می باشند. اندامهای اسپاستیک معمولا لاغرتر و کوچک تر هستند و هاپیر رفلکسی و
کلونوس دارند. نشانه با بنسکی معمولا در افرادی که بعد از تولد مبتلا شده اند وجود دارد.
چرخش داخلی درگیری و فلکسورهای زانو و پلانتار اکستانسورها منجر به راه رفتن بر روی پنجه پا
و دفورمیتی قوس پا می شوند. بازوها نزدیکترین بدن نگه داشته شده اند و آرنجها و مچ دست
خم می شوند. بیماران راه رفتن قیچی واری را نشان می دهند.
طبقه بندی بیماری نورولوژیک شامل موارد زیر می باشد:
– فلج مغزی آتتوز – توسط حرکات و کند، کنترل نشده حرکات چرخشی که ممکن است پیوسته یا
متناوب ،باشد مشخص می شود:
– حرکت کند و مارپیچ در بازوها و پاها وجود دارد، بدن حالت خمیده دارد که در حالت خوابیده
روی شکم حالت اکستنشن دارد که با چرخش گردن، بدن می چرخد.
– فلج مغزی آتاکسی به صورت ثانویه به خاطر عدم عملکرد مخچه رخ می دهد و با
ناتوانی در کنترل ،میزان ،دامنه جهت و نیروی حرکتی ،خوب مشخص می شود:
– برداشتن قدمهای عریض در هنگام راه رفتن.
-فلج مغزی ،میکس ترکیبی از حرکات اسپاستیک و athetoticمی باشد.
سیستم عصبی خودکار
اختلال در عملکرد سیستم عصبی سمپاتیک در اندامهای تحتانی فعالیت بیش از حد آن موجب
انقباض عروق و تعریق بیش از حد ظاهری کبود، سرد و چسبناک می شود. فعالیت کم یا عدم
وجود تنظیمات سمپاتیک باعث وازودیلاتاسیون و انهیدروز می شود و با علایمی مثل پالس قوی
اریتم و گزروزیس (خشکی پوست) همراه است.
-تعریق نشان دهنده افزایش فعالیت سیستم عصبی سمپاتیک می باشد. بیماری رینود معمولا در
خانمهای بین سنین ۱۸ تا ۴۰ سال اتفاق میافتد: زمانی که با بیماریهای عروقی کلاژن مرتبط باشد
به پدیده رینود اشاره میکند. مشخصه بیماری رینود تغییر رنگ ۳ مرحله ای است که به صورت
رنگ پریدگی، سیانوز و قرمزی می باشد. آکروسیانوزیس به صورت ثانویه به بیش فعالی سیستم
عصبی سمپاتیک رخ می دهد اتیولوژی ناشناخته است. بخشهایی از قسمت انتهایی اندام
سیانوتیک میشود. وجود سیانوز دایمی وجه افتراقش از رینود است.
-علایم شامل ،تورم کاهش ،لمس ،گرما احساس درد و سرما، بی حسی و تعری می باشند.
– دیس اتونومیاخانوادگی به عنوان سندرم / Riley-Day شناخته شده است و توسط عدم افتراق
کامل نسبت به درد مشخص می شود به عنوان یک صفت اتوزومال مغلوب می باشد و در نژاد
مدیترانه ای رخ می دهد.
در ادامه بیشتر با سیستم عصبی خودکار آشنا شوید
متمایزترین خصوصیت بالینی آن عدم وجود اشک هنگام گریه کردن میباشد. افزایش قوس کف
پا و وجود زخمهای تروفیک معمولا در اندامهای تحتانی یافت می شوند. دیستروفی رفلکسی
سمپاتیک را سندرم دردناک موضعی نوع ۱ می نامند. به صورت اختلال در سیستم و از مرتور است
که ثانویه به اختلال مدیا تورهای مسیرهایی است که به وسیله سیستم عصبی سمپاتیک فعال
می شود. معمولا با فرمهای کوچکتر تروما مانند رگ به رگ شدن زخمهای بافت نرم شکستگی ها
جراحی و عفونت مرتبط می باشد هیچ ضایعه ی عصبی قابل مشاهده ای وجود ندارد.
causalgia برای سندرم کمپلکس موضعی دردناک نوع ۲ نام گذاری شده و توسط علایم بالینی
مشابه مشخص می شود ،اما یک آسیب عصبی قابل شناسایی وجود دارد. درد از مشخصه این
طبقه بندی است و درد محدود به ناحیه توزیع عصب است. یافته کلیدی در همه ی این سندرمها
درد نامتناسب با شدت آسیبها میباشد.
نوروپاتی محیطی دیابتی
– پلی نوروپاتی متقارن انتهایی اندامها شایع ترین نوع نوروپاتی در دیابت است.
– بیماران با پارستزی اختلال در عملکرد سیستم عصبی اتونومیک (خودکار) که از طریق افت
فشارخون وضعیتی تاکیکاردی و انهیدروز انتهایی شناخته شده است.
– علایم درگیری فیبرهای بزرگ شامل گزگز کردن، سوختگی، بی حسی ، آلوداینیا یا درد عمیق
می باشند.
-آتاکسی حسی (ناهماهنگی و اختلال حسی) ممکن است به دنبال کاهش حس لرزش و حس
عمقی رخ دهد. تغییرات حسی همیشه با نقص انتقال همیشه با نقص انتقال عصب رابطه مستقیم ندارد.
– پاسخ به رفلکسها ضعیف می شود یا از بین میرود که ممکن است به خاطر ضعف حرکتی
دیستال باشد.
– پیشرفت آسیب عصبی باعث از دست دادن توانایی تشخیص اشیاء کوچک می شود که باعث
نوروپاتی و یا بی حسی در پای فرد دیابتی می شود. این حالت در ۸۵٪ بیماران به علت ایجاد
زخمهای دیابتیک می باشد.
بیماری نورولوژیک مفصل شارکوت:
-هم چنین بیماری مفصل شارکو به استئوآتروپاتی نوروپاتیک اشاره می کند.
– در دو حالت وجود دارد: آتروفیک و هیپرتروفیک.
– بیماری آتروفیک مفصل کمتر اتفاق می افتد ممکن است به عنوان استئولیزیس دیابتیک
شناخته شود که فرمی از برداشته شدن استخوان ثانویه به هایپرامی است.
– معمولا در بخش جلویی پا متمرکز است.
– بیماری هیپرتروفیک مفصل شارکو به احتمال زیاد چند عاملی می باشد.
– بیماری هیپرتروفیک مفصل charcot معمولا در قسمت میانی پا، عقب پا یا در مچ پا رخ
می دهد.
برای سندرم کمپلکس موضعی دردناک نوع ۲ نام گذاری شده و توسط علایم بالینی مشابه
مشخص میشود ،اما یک آسیب عصبی قابل شناسایی وجود دارد.
– درد از مشخصه این طبقه بندی است و درد محدود به ناحیه توزیع عصب است.
– یافته کلیدی در همه ی این سندرمها درد نامتناسب با شدت آسیبها میباشد.
برای دریافت مشاوره میتوانید با شماره 02143682 تماس بگیرید.